تا حالا به رهبر ارکستر دقت کردید؟!
به همه ی حاضرین پشت میکنه و باتمام وجود کارش رو انجام میده
↩️ یه وقتایی تو زندگی باید به همه پشت کنی و باتمام وجودت کاری رو که میدونی درسته انجام بدی.
و ساز زندگیت رو بنوازی
مطمئن باش آخرش همه به احترامت بلند میشن و تشویقت میکنن.
کار یه نتورکر هم خیلی شبیه رهبری ارکستر مگه نه؟؟
خیلیا بهمون منفی میدن ولی ما باید پشتمون رو کنیم بهشون و با جدیت بیشتر به کارمون ادامه بدیم تا با دیدن ثمره ی جدیت ما، شگفت زده بشن✌️
در سیستم بازاریابی شبکه ای، بخت و اقبال در پیگیری مشتری نهفته است و به نظرم سخنی درست است، زیرا بیشتر افراد یا دست کم کسانی که در این زمینه تخصص لازم را ندارند، به هیچ وجه پیگیر مشتری نیستند.
اگر به مشتری (همکار احتمالی) می گویید در وقت مشخصی به او تلفن می زنید این کار را بکنید. حرفه بازاریابی شبکه ای پر است از کسانی که با شور و اشتیاق با مشتری قرار بعدی را می گذارند، سپس در عمل آن را از یاد می برند.
فعالیت کاری خود را با بهره گیری از سررسید یا تقویم پیش ببرید، زیرا مردم این شیوه را تحسین می کنند.
✅ مهم ترین کاری که در رابطه با فالوی افراد باید انجام دهید در یک نکته نهفته است:
آن نکته چیزی نیست جز قرار بعدی!!
هدف از هر پرزنت و پیگیری، صرفا ثبت زدن افراد نیست. اگر شما هر قراری را با ترتیب دادن قرار بعدی به اتمام برسانید، سرانجام مشتری موقعیت را در خواهد یافت و تصمیمی تاثیر گذار می گیرد.
(اریک وور)
پس چی عوض شد؟
اگه یه تخته رو روی زمین بذاریم و از شما بخوایم در ازای 20 هزار تومان روی اون راه برید، حتما این کار رو انجام میدین، چون خیلی کار آسونیه. امّا اگه همون تخته رو به عنوان پلی بین دوتا ساختمون صد طبقه قرار بدیم و بخوایم که همون کار رو در ازای 20 هزار تومن انجام بدین، آیا قبول میکنید؟ واضحه که چنین کاری رو نمیکنید. چون دریافت اون 20 هزار تومن دیگه مطلوب یا حتی ممکن به نظر نمیرسه.
حالا اگه فرزندتون تو ساختمان رو به رو تو آتیش گرفتار شده باشه، آیا برای نجاتش از روی تخته عبور میکنین؟ بدون تردید این کار رو انجام خواهید داد، چه 20 هزار تومن رو بگیرین و چه نگیرین.
چرا بار اول گفتید به هیچ وجه از روی اون تخته بین دو آسمان خراش نمیگذرین و بار دوم اصلاً تردید نکردین؟ خطر که تو هر دو شرایط یکسانه، پس چه چیزی تو این بین تغییر کرده؟
هدفتون تغییر کرده، همانطور که میبینین وقتی دلیلی که داریم به اندازه کافی بزرگ باشه، راه و جسارت هر کاری رو پیدا میکنیم.
این که خواستار موفقیت باشین کافی نیست باید لایه های عمیق تر اون رو بشکافید تا انگیزه اصلی تون رو پیدا کنین.
آقای بولت تو سه المپیک پیاپی تو رشتهی دو میدانی صاحب ۹ مدال طلا شد. جمع مدت زمانی که برای این ۹ مدال دوید کمتر از ۱۱۵ ثانیه بود و بابت این ۹ مدال ۱۱۹ میلیون دلار دریافت کرد.
یعنی بابت هر ثانیه دویدن بیش از یک میلیون دلار.
⚠️اووووه نهههههه!!!
یه لحظه صبر کنین، چه محاسبهی اشتباهی کردیم!!
✅باید ۱۱۹ میلیون دلار رو به ۲۵ سال تمرینی که قبلاً کرده بود تقسیم کنیم نه به دو دقیقه ای که دویده و مدال گرفته.
تک تک ثانیه های شما از همین الان درآمد ثانیه ثانیه شما رو تو ۱۰ سال آینده رقم میزنه.
اینو بدونید که ثانیههای الانتون خیلی ارزشمنده و به شکل یه کار به فعالیت های امروز تون نگاه کنید.
با این نگرش مطمئن باشید به اوج قلههای موفقیت میرسین.
روزى کشاورزى متوجه شد ساعت طلایش را که یک میراث خانوادگى بود در انبار علوفه گم کرده. بعد از آنکه در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودک که بیرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پیدا کند جایزه میگیرد. به محض اینکه اسم جایزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه هاى علوفه را گشتند اما بازهم ساعت پیدا نشد. همین که کودکان ناامید از انبار خارج شدند پسرکى نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتی به او بدهد. کشاورز نگاهى به او انداخت. کودک مصممی به نظر میرسید. باخود اندیشید: چرا که نه!. پس کودک به تنهایى درون انبار رفت و بعد از مدتى به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحیر از او پرسید چگونه موفق شدى درحالیکه بقیه کودکان نتوانستند؟
کودک پاسخ داد: من کار زیادى نکردم، فقط آرام روى زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تیک تاک ساعت را شنیدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا یافتم!
نتیجه :
دسته اول کار رو برای خودشون خیلی سخت کردن چون بدون توجه به اینکه چه چیزی رو میخوان پیدا کنن(هدف) فقط روی جستجو کردن برای یافتن تمرکز کردن ولی پسر بچه با تلاش کمتر فقط با کمی ذکاوت و تمرکز بر اینکه چه چیزی رو باید پیدا کنه و اون چیز چه ویژگی هایی داره که بتونه بهش تو جستجو کمک کنه موفق شد
برداشت نتورکی:
تو نتورک هم دقیقا همینه وقتی هدفت رو به طور دقیق برای خودت مینویسی اونوقته که میدونی دقیقا چی میخوای و برای رسیدن بهش باید چیکار کنی در غیر اینصورت مثل دسته ی اول میشی که تلاش میکنه ولی چون هدفش رو گم کرده موفق هم نمیشه
وقتى روز جدیدى شروع مىشود، جرأت کن و قدرشناسانه تبسمى کن.
وقتى به تاریکى رسیدى، جرأت کن و اوّلین کسى باش که شمعى روشن مىکند.
وقتى بى عدالتى وجود دارد، جرأت کن و اوّلین کسى باش که آن را محکوم مىکند.
وقتى به دشوارى برخوردى، جرأت کن و به کارت ادامه بده.
وقتى به نظرت مىرسد زندگى دارد به زمینت مىزند، جرأت کن و با مشکل سِتیز کن.
وقتى احساس خستگى و ناامیدى مىکنى، جرأت کن و به راهت ادامه بده.
وقتى زمانه سخت مىشود، جرأت کن و از آن سختتر شو.
وقتى پایان یک عشق آزارت مىدهد، جرأت کن و دوباره عاشق شو.
وقتى کسى را در رنج دیدى، جرأت کن و او را التیام بده.
وقتى کسى را دیدى که گم شده است، جرأت کن و راه را به او نشان بده.
وقتى دوستى به زمین افتاد، جرأت کن و اوّلین کسى باش که دستش را به سویش دراز مىکند.
وقتى احساس شادمانى مىکنى، جرأت کن و دل کسى را شاد کن.
جرأت کن و به بهترین کسى که مىتوانى، تبدیل شو.
جرأت کن!.
استیو مارابولى
منتظر نشوید 63 ساله شوید !
در سال 1977 یک مرد 63 ساله، عقب یک بیوک را از روی زمین بلند کرد تا دست نوهاش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگینتر از کیسه بیست کیلویی بلند نکرده بود !
او بعدها دچار افسردگی شد ، میدانید چرا ؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته که باورش نداشته و عمرش را با حداقلها گذرانده !
منتظر نشوید 63 ساله شوید ،
توانایی انسان نامحدود است .
نگاهی به درخت سیب بیندازید. شاید پانصد سیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»
اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:
«اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»
از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:
- باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.
- باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.
- باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.
- باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.
وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.
در یک کلام:
افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.
بزغاله ات رو بکش
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند. مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!". مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت. سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده. مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد.
قدم اول اینه که خودتون رو لایق رویاهاتون ببینین، برای این موضوع باید روی اعتماد به نفس تون کار کنید.
ارزش آفرینی کنید.
نکته: این ارزش آفرینی باید تو دو بعد شخصی و کاری باشه به اینصورت که:
در بعد شخصی: باورهاتون رو رشد بدین، دنبال هدف هاتون بگردین و رسیدن به اون ها رو به عنوان ارزش تعریف کنید.
در بعد کاری: باید پا به عرصه ی خلاقیت بذارین و شروع کنید به خلق و ایجاد بسترهای کاری جدید، دست کم یه راهکار جدید از خودتون برای تیم تون به یادگار بذارین.
دوازده باور "میلیونرساز" وارن بافت
برای آینده ای بهتر و ایده آل تر کار کنید.
دنبال یه زندگی حداقلی نباشین!!!، بهترین ها رو طلب کنید.
یکی از رموز موفقیت انتخاب هوشمندانه ی تیمیه که قراره باهاش کار کنیم، طبیعتاً هر چی تیم پویا تر و نگرش اعضاش قوی تر باشه، احتمال موفقیت شما هم بیشتره.
برای همینه که تو بدو کار باید با دقت تمام شرکت و تیمی که بهش وارد میشین رو انتخاب کنید.
برای رسیدن به مقصد زیبا و رویایی اهداف مون باید تحمل و شکیبایی لازم برای طی کردن جاده ی پرفراز و نشیب موفقیت رو داشته باشیم.
یادتون باشه که ریسک نکردن آغاز شکست خوردنه، شما برای موفق شدن "نیازمند" ریسک کردن هستین ولی ریسکی که تمام جوانبش رو بررسی کرده باشین و ارزشش رو داشته باشه
درسته که تو هر کاری علاقه مهمترین نقش رو تو موفقیت افراد ایفا میکنه، ولی این موضوع تو صنعت بازاریابی شبکه ای به خاطر ماهیت انگیزشی نتورک، نقش به مراتب پررنگ تری رو ایفا میکنه.
شما تنها در صورتی تو این صنعت موفق میشین که عاشق اون باشین و اون رو زندگی کنید، در غیر این صورت فراز و نشیب های مسیر به راحتی شما رو از گردونه ی افراد موفق خارج میکنه.
شناخت هدف صنعت و شرکت تون از تاثیر گذارترین عوامل روی ایمان شما نسبت به کار هستن بنابراین لازمه زمانی کافی رو به این امر اختصاص بدیم.
از قدیم گفتن سنگ بزرگ نشونه ی نزدنه، تو نتورک دنبال رشد نجومی و یه دفعه ای نباش، به جاش یاد بگیر هر روز از نظر تمام مهارت های نتورکی از روز قبل بهتر شی.
اگه یه ماه به هر دلیلی عملکرد ضعیفی داشتی لازم نیست اول ماه بعد جوگیر بشی و برای جبران گذشته تعهدی خیلی بیشتر از توانت بدی (حتی به خودت) و نهایتاً از پسش برنیای و دلسرد بشی و مفهوم تعهد رو هم زیر سوال ببری به جاش کافیه تعهد بدی که روند تعداد پرزنت، فالو، آموزش و مقدار فروش تیمت تو کل ماه اکیداً صعودی باشه، اینطوری خود به خود تعهدت هم تیک میخوره. ولی مشکل اینجاست که تعهد مون رو خوب خرد نمیکنیم یا اگه خرد هم کنیم چون مقدار روزانه ش کمه، اجراش رو پشت گوش میندازیم، بعد به خودمون میایم میبینیم نصف ماه گذشته و حتی یک چهارم تعهد مون هم نخورده و انتظار داریم انتهای ماه معجزه بشه.
اگه شعار در هر زمان فقط یک گام رو الگوی کارتون قرار بدین، خودتون و تیمتون هیچ وقت دچار این بیماری نمیشین.
نه گفتن رو یاد بگیریم.
یکی از ارکان موفقیت اینه که بلد باشیم به جا و به موقع به خواسته های غلط "نه" بگیم، تو رو دربایستی نمونیم، دلسوزی بیجا نکنیم.
به عنوان یه لیدر و با توجه به مسئولیت و تعهدی که نسبت به بچه هامون داریم، کجاها باید قاطعانه "نه" بگیم و دلسوزی رو بذاریم کنار؟!
❌لیدر، یه مشکلی پیش اومده، میشه این جلسه رو نیام؟!
❌لیدر، من اعتماد به نفس فالو رفتن رو ندارم، برام فالو میری؟!
❌لیدر، این قسمت آموزش رو شما بهتر میگین، میشه خودتون آموزش بدین؟!
❌لیدر، من خودم نمیتونم بیام، میشه حواست به تیمم باشه؟!
و.
البته که شما تو همه ی موارد، از جمله موارد بالا باید در کنار تیمتون باشین، ولی دقت کنین، گفتم در کنار تیمتون و این یعنی در نقش یه پشتیبان و حامی که در صورت نیاز وارد عمل میشه، نه به این معنی که کل مسئولیت های تیم رو یه تنه به دوش بکشه و اجرا کنه و بچه های تیمش رو بد عادت کنه!!!
تجربه ثابت کرده این نوع دلسوزی ها، تنها ثمره شون عدم رشد تیم و در نهایت فروپاشی اونه.
پس اگه واقعاً دلسوز بچه های تیمتی باید بهشون یاد بدی که وظایفشون رو به درستی انجام بدن.
نتورک مارکتینگ صنعتیه که بر پایه ی صداقت بنا شده، شما برای داشتن یه سازمان پایدار و تیمی همدل و رو به رشد موظف به رعایت این اصل هستین.
از جمله مهمترین مواردی که کوچکترین ناراستی و عدم صداقتی تو اونها میتونه تیم رو به فروپاشی بکشه، دادن وعده و وعیدهای واهی در رابطه با درآمد به بچه هاتونه، یا دادن پاسخ های نسنجیده و من درآوردی به آبجکشن هاشون، یا دادن اطلاعات غلط درباره محصولات و.
شما موظف هستین که در کمال صداقت به تمام بچه هایی که به تیمتون وارد میشن، بگین که تو نتورک هم مثل تمام مسیرهای موفقیت، هیچ تضمینی وجود نداره و تنها تضمین این صنعت خود افراد هستن.
شرلوک هولمز، کارگاه معروف، و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادر زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت : نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟!
واتسون گفت میلیون ها ستاره می بینم
هولمز گفت: چه نتیجه ای می گیری؟!
واتسون گفت: از لحاظ ، نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم. از لحاظ ستاره شناسی، نتیجه می گیرم که زهره در برج مشتری است، پس باید اول تابستان باشد. از لحاظ فیزیکی، نتیجه می گیرم که مریخ در موازات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد.
شرلوک قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقی بیش نیستی! نتیجه اول و مهمی که باید بگیری این است که چادر ما را یده اند!!⛺️
✅ بیایم کمی ساده تر به مسائل مون نگاه کنیم
تنها کاری که نتورک از ما می خواد اینه که یه تیمی بسازیم که فروش بزنه، بقیه همش حاشیه ست!!
درباره این سایت